شده تا به حال بیننده باشی و نتونی کاری کنی ؟

چه حسی بهت دست میده وقتی پرپر شدن گلی رو که زلال چشماش اسمونو شرمنده کرده میبینی بدون اینکه بتونی جلوی این پایان تلخ رو بگیری. 

غمه .سخته . تلخه . . . یادمه خاطره اون عزیزی رو که تا دم اخر از من میپرسید که چرا من ؟

و من با چهره ای احمقانه جوابی برای این سخت ترین سوال نداشتم .