عمری خنده را پیش کش کرد و غم زدود .

حال انکه خود پرده دار غم عالم بود.

خنده هایش دیگر نمی خنداند.

شادیش گم گشته ای بود به زیر پای سرنوشت.

درد پنهان شدنی نیست حتی به زیر حجم انبوهی از تزویر.

جواد مهرگان مجد