چندی پیش
 
چشم های من و تو چندی پیش

پشت این پنجره ها

در پی یافتن راه رسیدن به خدا

اموختند ...

که جهان حادثه ایست؛ حول اندیشه تو

حول ان نغمه که جایی دو ، سه شب پیش به گوشت خواندند.

پر از علت ثقل عزلی

و در ان رنگ حقیقت به تو وابسته و تو مستقلی .

کاش یادت نرود

رنگ این ساعت خوش

رنگ ان لحظه که با هم بودیم

یا بدانی که دلم همره توست .

هر کجایی که دلت یاد همین لحظه کند .